دیونه تو ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() صفحات وبلاگ نویسندگان
شعله شمعی سو سوی راه ما بود بر بیابان چون قطرهای آب ، شفا بود ز حاجت درد مندان کودکش هر دم تب و درد همه بیمار زنده دار شب هایمان بود ز پیشگاه خدایش گرچه رفتن زیباست بهشت زیر پایش تهی و نا لایق بود در شب وصال غزال بی مادر بود ولی در جنگل با ما هم کلام بود ز آغوشش دمی آرام شوم و شومی دگر گاه نوازشش بر من یک دنیا بی همتا بود بر دانشگاه روانه گشتم با کولهباری خالی ولیگه اشک شوقش بدرقه راهم بود ز بیمارستان هر دم تا سحر آب میخواست مرا بیدار نمیکرد چون که مهر مادری بود ز خود رنج کشید بسی تا که من چالاک گردم زین سان او دگر پیر و فرسوده بود بر سر کوی یاران چه خوش که یاد مادر در دل ما چون نور بود گرچه خاموش شده شمع زندگانیش ولی کن یاد او تا ابد با ما بود یا حق *************** دوستان ، سروران و عزیزان ارزش پدر و مادرهایتان را بیشتر گرامی بدارید *************** با تشکر از حضور پر مهر شما موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو ![]() آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|